«ترور» در کاخ مرمر / «دومین ضارب» محمدرضا شاه کیست؟ + عکسها
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۹۷۳۶۷
امروز ۲۱ فروردین پنجاه و هشتمین سالروز دومین ترور نافرجام محمدرضا پهلوی و شهادت رضا شمسآبادی سرباز گارد سلطنت کاخ مرر در سال ۱۳۴۴ است.
التهابات اجتماعی ناشی از جنایت مدرسه فیضیه قم در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و التهابات سیاسی ناشی از تصویب لایحه قضاوت کنسولی مشهور به کاپیتولاسیون در تاریخ ۲۱ مهر ۱۳۴۳ موجب راسختر شدن عزم آیتالله سید روحالله موسوی خمینی بنیانگذار نهضت اسلامی برای مبارزه با دستگاه حاکمه شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رژیم پهلوی که چنین شرایطی را بر نمیتابید از طریق گماشته خود ساواک، فضای سیاسی – اجتماعی کشور را به سمت فضای بسته امنیتی سوق داد و با دستگیری و تبعید امام خمینی به بورسای ترکیه در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به خیال خود فضای ملتهب داخلی را به دلخواه شاهِ جوان، رنگ و لعاب داد و او هم سرگرم پیاده کردن بقیه ایدههای اقتصادی و اجتماعی خود تحت عنوان انقلاب سفید شاه و مردم شد.
شاه و دربار در این سرمستی بودند که ناگهان جوانی ۲۲ ساله از کاشان که در کاخ مرر جزو سربازان محافظ گارد سلطنت بود، دست به اسلحه برد و با رگبار یوزی، محمدرضا شاه را در مقابل دفتر کارش در کاخ مرر هدف قرار داد اما از بخت بدش هیچ یک از گلولهها به پهلویِ پسر اصابت نکرد و او خود با رگبار یکی از جاننثاران تاج و تاج به شهادت رسید.
رضا شمسآبادیاو قبل از این سوء قصد درصدد ترور دوایت آیزنهاور، رییسجمهور وقت آمریکا و حبیب بورقیبه، رییسجمهور وقت تونس بود که به دلایل نامشخص موفق به انجام آنها نشد.
پیکر رضا شمسآبادی توسط عوامل گارد سلطنت در محلی نامعلوم به خاک سپرده شد و قبر او هیچگاه مشخص نشد اما خانواده و دوستدارانش در محل امامزاده محمد بن زید نوشآباد و نیز گلزار شهدای کاشان سنگ قبر یادبودی را برای او نصب کردند.
بعد از این ترور ناموفق، دربار پهلوی در بیست و یکم فروردین هر سال به شکرانه جان به در بردن محمدرضا شاه آیین نیایش را در قالب برنامهای سراسری در کشور به اجرا گذاشت. علاوه بر آن نمایندگان مجلس شورای ملی با امضای عبدالله ریاضی رییس این مجلس در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۴۵ و تایید مجلس سنا در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۳۴۵ قانونی را تحت عنوان قانون «نامگذاری روز ۲۱ فروردین به نام روز نیایش» به تصویب رساندند و با امضای شخص شاه وارد تقویم رسمی کشور کردند.
رضا کیست؟
«رضا» تنها فرزند علیاکبر و سیده منور در نهم اردیبهشت ۱۳۲۱ در حاشیه کویر در دهِ شمسآباد از توابع روستای نوشآباد کاشان متولد شد. روستای نوشآباد در آن دوران فاقد ملا یا بیبیملا و مکتبخانه بود به همین دلیل رضا به مکتب نرفت.
پدر رضا شغل مشخصی نداشت و او از کودکی به همراه مادر در مزارع روستا و زمینهای اطرافش خوشهچین بودند. رضا در ۱۲ سالگی به همراه پدر و مادر به کاشان کوچ کردند و مادرش به چرخ ریسی و پدرش به باربری مشغول شدند. پدر رضا چند سال بعد هنگام بلند کردن باری سنگین به دلیل از دست دادن تعادل خود به درون انبار افتاد و جان سپرد.
او در کاشان در کارگاه نساجی آقا محمود طالبزاده و سپس در کارگاه استاد حسین جوکار، نخریسی و دستبافی یاد گرفت. رضا روزها کار کرد و شبها به کلاس «اکابر» رفت و تا کلاس ششم درست خواند.
پاکدامنی، جوانمردی، بلند همتی، امانتداری، پایبندی به مسائل دینی و مقاومت در برابر زورگویی از ویژگیهای شخصیتی رضا بود که از نوجوانی مبارز ساخت.
رضای سیاسی
به دنبال فضای باز سیاسی در سال ۱۳۳۹ که متاثر از سیاست جان اف کندی رییسجمهور وقت آمریکا در ایران ایجاد شد، جبهه ملی و دیگر گروههای سیاسی بار دیگر به صحنه سیاسی – اجتماعی کشور بازگذشته و در تهران و برخی شهرها از جمله کاشان گردهمایی برگزار کردند.
رضا که در دومین دهه زندگی به سر میبرد به تشویق احمد کامرانی از دوستان دوران اکابر و شخصی دیگر به نام حسن شریف از اعضای حزب مردم ایران به مسائل سیاسی وارد شد. او در این حزب در بخش سوسیالیستهای خداپرست فعالیت کرد اما به زودی متوجه تفاوت دیدگاه عمیق خود با اعضای حزب شد و از آنان جدا شد و از آن پس به عضویت هیچ حزب و گروهی در نیامد.
رضا بعد از جدایی از این حزب به یکی از دوستانش گرفت: «از این حزبها و حزب بازیها آبی گرم نمیشود.»
او اما با آغاز افشاگریهای امام خمینی در مسئله تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی در مهر ۱۳۴۱، در مجالس وعظ روحانیون دوستدار سید روحالله حضور یافت و با یافتن گمشده خود در این مجالس، فعالانه به همراهی با دوستداران امام مشغول شد.
رضا ضمن درخواست از دوستان و اقوامش برای همراهی با موج مبارزات امام امت به پخش اعلامیه و نوارهای سخنرانی امام و سایر بزرگان مبادرت ورزید. شدت فعالیت او در مسائل سیاسی – مذهبی به حدی بود که به گفته برخی دوستانش «رضا پخش اعلامیه امام را از فرایض خود میدانست»
رضا در قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در منطقه آران کاشان حضوری فعال داشت. همراه مردم کوچه و بازار و در مدرسه شاه تجمع کرد و در راهپیمایی خیابانی حضور فعالی یافت. او به چشم خود شاهد ریخته شدن خون دهها نفر از همشهریهایش توسط عُمال رژیم بود. کشتار طلاب و مردم در مدرسه فیضیه قم تاثیر عمیقی بر شمسآبادی گذاشت.
استوار دوم محمدعلی باباییان قمصریبا وجودی که رضا سه بار به سربازی فراخوانده شد و هر بار به دلیل کفالت مادر پیرش معاف شد، در نهایت تصمیم گرفت برای انتقام از محمدرضا شاه در تیر ۱۳۴۲ داوطلبانه به خدمت نظام برود. با وجودی که قدش دو سانتیمتر کوتاهتر از حد استاندارد بود اما با نشان دادن شایستگیهای فراوان و با سفارش یکی از اقوامش به نام استوار دوم محمدعلی باباییان قمصری به عنوان گارد وظیفه و نه گارد پیمانی، پذیرفته و محافظ کاخهای سلطنتی شد.
او در این پست با اینکه با محل رفت و آمد شاه فاصله زیادی داشت اما مترصد فرصتی بود تا بتواند نقشه و اندیشه خود را عملی کند. البته اعدام انقلابی حسنعلی منصور به دست محمد بخارایی از جمعیت فداییان اسلام در بهمن ۱۳۴۳ برای رضا الهامبخش و الگو دهنده بود.
محوطه مقابل در سرسرای کاخ مرمرروز واقعه
رضا در روز واقعه نگهبان رده دوم گارد جاویدان بود، رفت و آمدهای شاه را برای مدتی زیر نظر گرفت تا متوجه شد او هر روز ساعت ۹ صبح با ماشین از کاخ مرر به دفتر مخصوصش میآید و چند دقیقهای برای دریافت گزارش روزانه مقابل دفترش میایستد. اما روز واقعه پیشبینی و برنامهریزی رضا درست از آب در نیامد.
محمدرضا برخلاف همیشه با تأخیر به دفترش رسید و به دلیل گرفتن گزارش روزانه در داخل کاخ، دیگر در محوطه باز کاخ توقف نکرد. همین مسئله باعث شد پس از پیاده شدن از اتومبیل بیدرنگ به سمت دفترش برود با این حال رضا به محض رسیدن ماشین شاه مقابل کاخ مرر اتاقک نگهبانی را ترک کرد و خود را به سرعت از بین گارد آهنی که مسیر عبور شاه را کنترل میکرد عبور داد و با مسلح کردن اسلحه یوزی در دستش به سوی شاه که در حال وارد شدن به سرسرای دفترش بود رگبار بست.
با مشاهده این صحنه استوار دوم محمدعلی باباییان قمصری با شلیک رگبار مانع رضا شد. در آتش متقابل بین رضا و قمصری، قمصری از پا درآمد و رضا به شدت مجروح شد.
داخل سرسرای کاخ مرمرشدت جراحت رضا به حدی بود که دیگر نتوانست خود را به سرعت به سرسرا برساند از این رو هر طور بود خود را به طور سینهخیز به آنجا رساند. بعد از ورود او به کریدور اتاق شاه، دیگر ماموران محافظ کاخ خود را به سرسرا رساندند و رضا با آنان درگیر شد و در شلیک متقابلی که انجام شد استوار دوم آیتالله لشکری به شدت زخمی شد.
با تمام شدن گلولههای خشاب سلاح رضا، او به سرعت خشابگذاری کرد اما شلیکهای ممتد استوار لشکری سلاح رضا را هدف قرار داد و از کار انداخت. در این حین محافظ دیگری به نام گروهبان ساری زابلی به سوی رضا شلیک کرد و او را در خونش غوطهور کرد. رضا در حالی که فریاد میزد: «من باید این جلاد را بکشم» جان به جان آفرین تسلیم کرد.
استوار دوم آیتالله لشکریدر این حادثه دو تن از فرماندهان گارد به نامهای بابایی و لشکری کشته شدند و یک باغبان و یک خدمتکار مجروح شدند. دیگر سربازان گارد که در مسیر شهید شمسآبادی قرار داشتند اما پا به فرار گذاشتند، تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند و به زندانهای درازمدت محکوم شدند.
خاطره یک دوست
بعد از این حادثه خونین، ساواک به گروههای سیاسی مخالف از جمله کمونیستهای حزب توده بدبین شد و دست به دستگیری و محاکمه آنان زد اما هیچ رابطه سازمانی و فکری قابل قبولی بین رضا شمسآبادی و آنان پیدا نکرد.
احمد کامرانی از دوستان نزدیک و صمیمی دوران مدرسه رضا شمسآبادی مدتی قبل از این حادثه توسط رضا در جریان سوء قصد به محمدرضا شاه قرار گرفت.
کامرانی موضوع را برای یکی از همشهریانش به نام احمد منصوری که چند ماه بعد به عضویت حزب توده ایران درآمد، اینگونه تعریف کرد: «... دوستی در باغ شاه دارم که جزو سربازان نگهبان کاخ مرمر است. جوانی است فوقالعاده پرشور و تندخو که قصد ترور شاه را دارد.»
منصوری هم در جواب او گفت: «این کار منافعی دارد ولی مضاری هم دارد و باید کاری کرد که این سرباز فعلا این کار را نکند و بهتر است که این دوست سرباز را برای بعدها ذخیره نمود و به عبارت بهتر او را وادار نمایی که تقاضای خدمت در گارد جاوید را بنماید و چنانچه این شخص از تصمیم خود دایر به سوءقصد انصراف حاصل نکرد، به نحوی او ما را از تاریخ احتمالی موضوع مستحضر نماید.»
سنگ قبر نمادین رضا در محل امامزاده محمد بن زید نوشآبادسند تاریخی
حجتالاسلام روحالله حسینیان رییس اسبق مرکز اسناد انقلاب اسلامی در بخشی از کتاب «۱۴سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران» با اشاره به ترور نافرجام محمدرضا پهلوی در بهار ۱۳۴۴ به درست رضا شمسآبادی، نوشت: «سازمان انقلابی حزب توده ایران در آذر سال ۱۳۴۳ در تیرانا پایتخت آلبانی، فعالیت خود را اعلام کرد. این سازمان ایدئولوژی خود را مارکسیسمـ مائوئیسم و خطمشی خود را مبارزه قهرآمیز اعلام کرد.
نخستین اقدام عملی سازمان، اعزام یک گروه به رهبری پرویز نیکخواه به ایران بود. پرویز یک دانشجوی ایرانی در انگلیس بود که از طرف سازمان مأمور شد تا برای مطالعه و تهیه برنامه برای شورشهای دهقانی و جنگهای پارتیزانی به سبک کاسترو به همراه چند تن دیگر به ایران سفر کند. پرویز همراه فیروز شیروانلو به ایران آمد و مهندس احمد منصوری و منصور پورکاشانی نیز به آنها پیوستند.
نخستین اقدام گروه، برنامهریزی یک کوهنوردی برای شناسایی روستاها برای عملیات پارتیزانی بود. اعضای گروه هر کدام به شغلی مشغول و با افراد مخالف رژیم آشنا میشوند.
مهندس منصوری با فردی به نام احمد کامرانی آشنا میشود. کامرانی در دوران مدرسه خود با شخصی به نام رضا شمسآبادی دوست شده بود که در آن زمان سرباز گارد و از محافظان کاخ مرمر بود. رضا که در یک خانواده مذهبی ولی بسیار فقیر بزرگ شده بود، کینهای وصفناشدنی از شاه در دل داشت و تصمیم گرفته بود که از موقعیت خود استفاده کند و شاه را به قتل برساند.
رضا تصمیمش را با کامرانی در میان گذاشت، کامرانی این خبر را به نیکخواه و منصوری داد و هر دو با آن مخالفت کردند. زیرا پیامد این عمل را هرج و مرج میدانستند اما چون شمسآبادی عضو سازمان نبود، تصمیم خود را صبح ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ عملی کرد.
شمسآبادی در روز واقعه، بلافاصله توسط گروهبان ساری اصلانی کشته شد.»
بیشتر بخوانید:
چرا محمدرضا شاه پهلوی مجبور شد سبیل بگذارد؟ متهم به ترور محمدرضا پهلوی درگذشت + عکس مجلس از این «قانون شاه» خوشش آمده؛ تغییرش نداده و نمیدهد۲۱۲۲۰
کد خبر 1752527منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: تاریخ معاصر تاریخ انقلاب رضا شمس آبادی محمدرضا شاه استوار دوم روز واقعه نوش آباد کاخ مرمر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۹۷۳۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیاتی درباره زندگی یحیی سنوار؛ سنوار کیست و چگونه به قدرت رسید؟
در فاصله کوتاهی پس از غافلگیری امنیتی و نظامی بزرگ اسرائیلیها، یوآو گالانت، وزیر دفاع کابینه نتانیاهو درباره یحیی سنوار گفت که «او فقط مدت محدودی زنده خواهد بود» و سایر مقامها و رسانههای اسرائیلی نیز در توصیف او عبارت «مرده متحرک» را به کار بستند تا مشخص شود که سنوار یکی از اصلیترین اهداف اسرائیل خواهد بود.
با گذشت بیش از ۶ ماه از آغاز حمله نظامی اسرائیل به غزه، نهتنها اهدافی، چون «نابودی حماس» و «آزادسازی گروگانها» محقق نشده بلکه ارتش اسرائیل در دستیابی به سنوار هم ناکام بوده است. اما ابراهیم یحیی سنوار، ۶۱ ساله کیست، چه گذشتهای را از سر گذرانده و چه ویژگیهایی دارد که تا این اندازه برای اسرائیل مهم به نظر میرسد؟
دسامبر ۲۰۲۲، یحیی سنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس در نوار غزه طی یک سخنرانی در جمع تعداد زیادی از ساکنان غزه به اسرائیلیها هشدار داد که به سراغ آنها خواهد آمد: «به سراغ شما میآییم. اگر خدا بخواهد، با سیلی خروشان به سراغ شما میآییم. با طوفانی بیپایان از مبارزان به سراغ شما میآییم». کمتر از ۱۰ ماه بعد، در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، هزاران نفر از نیروهای نظامی حماس توانستند از حصارهای امنیتی نوار غزه عبور کرده و با رساندن خود به روستاهای اسرائیلینشین یکی از بدترین شکستهای نظامی را از زمان تشکیل اسرائیل به تلآویو تحمیل کنند.
در فاصله کوتاهی پس از این غافلگیری امنیتی و نظامی بزرگ، یوآو گالانت، وزیر دفاع کابینه نتانیاهو درباره یحیی سنوار گفت که «او فقط مدت محدودی زنده خواهد بود» و سایر مقامها و رسانههای اسرائیلی نیز در توصیف او عبارت «مرده متحرک» را به کار بستند تا مشخص شود که سنوار یکی از اصلیترین اهداف اسرائیل خواهد بود. با گذشت بیش از ۶ ماه از آغاز حمله نظامی اسرائیل به غزه، نهتنها اهدافی، چون «نابودی حماس» و «آزادسازی گروگانها» محقق نشده بلکه ارتش اسرائیل در دستیابی به سنوار هم ناکام بوده است. اما ابراهیم یحیی سنوار، ۶۱ ساله کیست، چه گذشتهای را از سر گذرانده و چه ویژگیهایی دارد که تا این اندازه برای اسرائیل مهم به نظر میرسد؟
خانوادهای زخمخورده از «نکبت»یحیی سنوار سال ۱۹۶۲ در کمپ پناهندگان خان یونس به دنیا آمد. خان یونس منطقهای در نوار غزه است که در آن زمان و تا قبل از جنگ ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل تحت حاکمیت مصر قرار داشت. خانواده پدری او در طول دورانی که اعراب به آن «نکبة» یا «نکبت» میگفتند مجبور شده بودند از شهر المجدل خارج شوند و به نوار غزه بروند. صدها هزارنفر از فلسطینیها در دوره «نکبت» از خانههای خود آواره شدند و درحالیکه اغلب خانه، زمین و داراییهایی داشتند، در نهایت زندگی سخت، فقیرانه و پر از محرومیت را در اردوگاههای پناهندگی گذراندند. اسرائیل بعدها نام این شهر را به «اشکلون» تغییر داد.
زمانی که اسرائیل در سال ۱۹۶۷ توانست اعراب را شکست دهد و منطقه نوار غزه را به اشغال خود دربیاورد، سنوار تنها ۵ سال داشت. همرزمان او میگویند هربار که سنوار میخواهد از اشغالگری اسرائیل صحبت کند به روزهایی بازمیگردد که کودکی سختی را در کمپ پناهندگان میگذراند و خانواده او باید برای زنده نگه داشتن سنوار و خواهران و برادرانش میجنگیدند.
تجربه زیستن در سایه اشغالگری اسرائیلیها باعث شد سنوار که در سالهای بعد نیز زخمهای عمیقی از اسرائیلیها خورد، در دشمنی با اسرائیل پافشاری بیشتری نسبت به برخی همدورهایهای خود داشته باشد.
از انتفاضه تا زندان اسرائیلسنوار دوره دبیرستان و دانشگاه را در غزه گذراند و در سال ۱۹۸۲ با مدرک لیسانس در رشته ادبیات عربی از دانشگاه غزه فارغالتحصیل شد. به گفته دوستان و نزدیکانش او در دوره دانشجویی مشارکت زیادی در فعالیتهای سیاسی و اعتراضی داشت و با جریانهای ملیگرای فلسطینی و جریانهای اسلامی ارتباط گرفته بود.
در سال ۱۹۸۵ یعنی در دورهای که جنبش حماس تأسیس نشده بود، سنوار نهاد کوچکی به نام «المجد» را تأسیس کرد که هدفی مشخص داشت. این سازمان کوچک تلاش میکرد فلسطینیهایی که با اسرائیل همکاری کرده و اطلاعات جنبشهای فلسطینی را در اختیار اسرائیلیها قرار میدادند، شناسایی کند و در مرحله بعد آنها را هدف قرار دهد.
با تأسیس حماس در سال ۱۹۸۷، المجد در ساختار اطلاعاتی حماس ادغام شد. سنوار جوان در آن زمان با شیخ احمد یاسین یکی از مؤسسان حماس روابط نزدیکی داشت و او را «راهنما» و «دوست» خود مینامید. بسیاری از مورخین میگویند شیخ احمد یاسین تأثیر بسیار زیادی بر سنوار داشت و این تأثیر هنوز هم در تصمیمات و تفکر سنوار قابل مشاهده است. شیخ احمد یاسین در سال ۲۰۰۴ توسط اسرائیل ترور شد.
روایتهایی که از این دوره از زندگی سنوار وجود دارد میگوید او در فعالیتهای مربوط به انتفاضه اول بسیار فعال بود. در اعتراضات شرکت میکرد، در عملیاتهای اطلاعاتی حماس شرکت میکرد و یک لحظه از تلاش در این مسیر دست بر نمیداشت. یحیی سنوار که پیشتر یک بار در سال ۱۹۸۲ در دوره دانشجویی از سوی اسرائیلیها بازداشت شده بود، در سال ۱۹۸۸ یک بار دیگر بازداشت شد. او چند هفتهای در بازداشت بود و پس از آزادی به فعالیتهای خود ادامه داد. چند ماه بعد اسرائیلیها یک بار دیگر سنوار را بازداشت کردند، اما این بار او به اتهام قتل ۴ فلسطینی، از سوی دادگاهی در اسرائیل به حبس ابد محکوم شد و به زندان افتاد.
براساس دادههایی که در منابع رسمی حماس وجود دارد، یکی دیگر از فعالیتهای عمده سنوار در دوره پیش از بازداشت آخر، استخدام نیرو برای سرویس اطلاعاتی حماس بود.
میشل کوبی، بازجوی اسرائیلی شینبت (سرویس اطلاعات داخلی اسرائیل) که مدعی است بیش از ۱۵۰ ساعت در زندان از یحیی سنوار بازجویی کرده، درباره او به روزنامه واشنگتنپست گفته است: «من مردی را دیدم که بسیار باهوش بود و به هرکاری که انجام داده بود، عمیقاً باور داشت.»
کوبی در مصاحبهای دیگر میگوید: «اولین پاسخ و واکنش سنوار به این حکم، آغاز یادگیری زبان عبری بود. او تمام کتابهایی که درباره شخصیتهای تأثیرگذار اسرائیل و جنبش صهیونیست نظیر مناخیم بگین، ولادیمیر ژابوتینسکی و اسحاق رابین نوشته شده بود، خواند. میتوانم بگویم او در زندان از پایین تا بالای ما را یاد گرفت.»
شخصیت سنوار بهگونهای بود که روزنامه فایننشالتایمز سال ۲۰۲۳ بخشی از یک گزارش سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل درباره شخصیت سنوار را که در دوره زندانی بودن او نوشته شد، منتشر کرد. در این گزارش آمده است: «او مقتدر و با نفوذ است. در زندان مورد قبول اکثر زندانیان است. استقامات بسیار بالایی دارد، توانایی حیلهگری، دستکاری روانی و حفظ راز حتی در زندان را داراست و میتواند جمعیت زیادی را رهبری کند.»
سرهنگ بتی لاهات، مسئول بازنشسته اطلاعات زندانهای اسرائیل در مصاحبهای پیرامون رفتارهای سنوار در زندان گفته است: «او از وقتهای آزادش برای یادگیری تا حد توان استفاده میکرد. او تلاش میکرد تا درباره اسرائیل و ذهنیت اسرائیلیها بیشتر و بیشتر یاد بگیرد. او وقتش را صرف شناخت دشمنش کرد. هر روز روزنامههای اسرائیلی را میخواند و خیلی روان هم به عبری صحبت میکرد.»
یک بازجوی دیگر شینبت که از او با نام «یاری» نام برده شده، سنوار را فردی «نترس» توصیف کرده که در مدت زندان تماماً به جمعآوری اطلاعات مشغول بود. روزنامه واشنگتنپست نوشته است که «در زمان انتفاضه دوم، او رهبر زندانیان وابسته به حماس در زندان بود و اعتصابهای گستردهای را به راه انداخت تا بتواند به برخی خواستههایش در زندان برسد و شرایط را برای اسرائیل سخت کند.»
یک زندانی در برابر ۱۰۰۰ زندانییحیی سنوار به ۴ بار حبس ابد محکوم شده بود و روی کاغذ آزادی او ممکن به نظر نمیرسید، اما مجموعهای از تحولات و یک عملیات حماس که به اسیر شدن یک سرباز اسرائیلی منجر شد، همه چیز را تغییر داد.
۲۵ ژوئن ۲۰۰۶، نیروهای حماس در عملیاتی که محمد سنوار، از فرماندهان نظامی حماس و برادر کوچکتر یحیی سنوار در آن نقش داشت، گیلاد شالیت، یک سرباز اسرائیلی را اسیر و به داخل نوار غزه منتقل کردند. شالیت برای ۵ سال در نوار غزه زندانی بود و سرانجام طی توافق تبادل زندانیان میان دولت وقت اسرائیل به نخستوزیری بنیامین نتانیاهو و حماس در سال ۲۰۱۱ در ازای آزادی ۱۰۲۷ زندانی فلسطینی آزاد شد.
ارشدترین و مشهورترین زندانی که در آن زمان از زندانهای اسرائیل رهایی یافت، یحیی سنوار بود که به نوار غزه بازگشت.
بالا رفتن از نردبان قدرتسنوار که با تجربه زیاد از مواجهه با اسرائیلیها و با دانش زیاد زبانی و سیاسی از اسرائیل به غزه بازمیگشت در زمان آزادی ۴۹ سال سن داشت و آماده بود که خیلی زود به ردههای ارشد رهبری حماس برسد.
او در زمان بازگشت محبوبیت زیادی میان مردم غزه داشت و خیلی زود توانست پلههای ترقی را در درون ساختار حماس طی کند و به ردههای ارشد فرماندهی و رهبری سیاسی در این گروه برسد.
سنوار در یکی از اولین سخنرانیها پس از آزادی از زندانهای اسرائیل خواستار اقدامات فوری حماس برای آزادی باقی زندانیان فلسطینی در بند اسرائیل شد: «آزادسازی زندانیان و شیوههایی که برای این امر میتوان استفاده کرد باید خیلی زود به یک برنامه عملی برای حماس تبدیل شود.»
او که سالها زندانی بود و از رنج زندانیان آگاهی داشت به این مسئله متعهد ماند و بعدها نیز از جمله در ۷ اکتبر از اسیر کردن اسرائیلیها برای مبادله آنها با زندانیان فلسطینی بهعنوان یک راه برای آزادسازی فلسطینیها استفاده کرد.
برخی تحلیلگران که سالها فعالیتهای حماس را دنبال کردهاند معتقدند با اضافه شدن سنوار به ردههای بالای ساختار سیاسی حماس، این گروه تغییرات زیادی داشت و فاصله میان فرماندهان نظامی و فرماندهان سیاسی بسیار کمتر از قبل شد.
۶ سال پس از آزادی، سنوار در سال ۲۰۱۷ با تصدی مقام رئیس دفتر سیاسی حماس در نوار غزه به ارشدترین مقام حماس در غزه تبدیل شد و براساس یک مصاحبه او با الجزیره، وعده داد که نوار غزه سیاست «مقاومت صلحآمیز و مردمی» را در پیش خواهد گرفت. او در سال ۲۰۲۱، برای یک دوره ۴ساله دیگر بهعنوان رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه انتخاب شد و دستکم تا سال ۲۰۲۴ در این مقام باقی ماند.
سنوار در طی سالهای رهبری حماس در غزه یکی از منتقدین جدی محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به شمار میرفت و بارها به انتقاد از عباس پرداخت.
او در یکی از مهمترین سخنرانیهایش در سال ۲۰۲۳، در مراسم سیوپنجمین سالگرد تأسیس حماس جملاتی بسیار کلیدی بر زبان آورد. سنوار تأکید کرد: «ما باید به مقاومت در کرانه باختری شانسی برای شعلهور شدن بدهیم.»
او همچنین پیشبینی کرد در سال ۲۰۲۳ و پس از روی کار آمدن یکی از راستگرایانهترین دولتهای تاریخ اسرائیل، «تقابلی علنی» با رژیم اسرائیل در راه باشد. در همین سخنرانی بود که سنوار یک پیام مهم برای اسرائیلیها داشت: «به سراغ شما خواهیم آمد.»
نگاه سنوار به صلحاز نگاه اسرائیلیها سنوار کسی است که «تا آخرین لحظه مبارزه میکند» و امکان صلح با او وجود ندارد، اما نگاهی ریزبینانهتر به اظهارات و مواضع سیاسی یحیی سنوار به مسئله صلح و راهحل مسئله فلسطین نشان میدهد او کسی است که به راهحلهای عملگرایانه باور دارد. سنوار در سال ۲۰۰۷ طی مصاحبهای تلویزیونی که در زندان انجام شد، صحبتهای قابل توجهی را پیرامون مسئله صلح مطرح کرد.
او خطاب به اسرائیلیها گفت که بهتر است از آتشبس با حماس حمایت کنند و افزود: «ما میدانیم که اسرائیل بیش از ۲۰۰ کلاهک هستهای دارد. ما میدانیم که اسرائیل قویترین نیروی هوایی منطقه را دارد. ما نمیتوانیم اسرائیل را نابود کنیم.»
سنوار، اما همزمان تأکید کرد که مقاومت هم راههای خود را برای ضربه زدن به اسرائیل دارد. رهبر حماس در نوار غزه مصاحبه مهمی هم در سال ۲۰۱۷ با روزنامه یدیعوت آحارانوت انجام داد. او در این مصاحبه گفت که «یک جنگ جدید به نفع هیچ کس نیست و قطعاً به نفع ما هم نیست».
او تأکید کرد: «من نمیگویم که دیگر نخواهم جنگید، من میگویم که جنگهای بیشتر را نمیخواهم. میخواهم محاصره تمام شود.»
سنوار گفت: «بسیار مهم است که یک مسئله را آشکار کنم. اگر ما مورد حمله قرار بگیریم از خودمان محافظت خواهیم کرد و مانند همیشه جنگی دیگر در راه خواهد بود. شما هم بهعنوان خبرنگار بار دیگر به اینجا خواهید آمد و من به شما خواهم گفت که جنگ مسئلهای را از دو طرف حل نمیکند.»
مذاکراتی که در جریان استدر هفتههای اخیر بهرغم درگیریهای گسترده در غزه و کشته شدن هزاران نفر از جمله زنان و کودکان، همزمان مذاکراتی هم برای آتشبس و تبادل اُسرا میان اسرائیل و حماس در جریان است.
اسرائیل و متحدان غربی تلآویو از جمله آمریکا تلاش دارند به حماس برای پذیرش پیشنهادهای اسرائیل فشار بیاورند، اما حماس میگوید برای برقراری آتشبس و حصول توافق، باید اصلاحات اساسی در این پیشنهادها صورت بگیرد.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در روزهای گذشته در این باره گفت: «بسیار امیدوارم که حماس با پیشنهاد آتشبس در نوار غزه و آزادی گروگانها موافقت کند.»
او تأکید کرد: «شما باید تصمیم بگیرید، و باید خیلی سریع تصمیم بگیرید.» حماس نظر متفاوتی دارد. به گزارش المیادین، روز یکشنبه ۲۸ آوریل، یک عضو ارشد مقاومت فلسطین اعلام کرد که حماس در حال بررسی پیشنهاد رژیم اسرائیل در مذاکرات آتشبس است، اما پیشبینی میشود، «در صورتی که اصلاحات اساسی روی آن صورت نگیرد»، مورد قبول واقع نشود.
نگاهی به مواضع رهبران ارشد حماس نشان میدهد آنها انعطافهایی را در مواضع خود داشتهاند، اما دولت نتانیاهو حاضر نیست برخی از حقوق اساسی مردم فلسطین را بپذیرد. خلیل الحیه، از فرماندهان ارشد حماس اعلام کرد در صورت اجرای «راه حل دوکشوری» و تشکیل کشور فلسطین براساس مرزهای سال ۱۹۶۷، این گروه با آتشبس دستکم پنجساله با اسرائیل موافقت کرده و حماس نیز در چارچوب «حزب سیاسی» شاخه نظامی خود را منحل میکند.
الحیه در مصاحبه با «آسوشیتدپرس» گفت، حماس از تشکیل «کشور فلسطینی با حاکمیت کامل در کرانه باختری و نوار غزه و بازگشت آوارگان فلسطینی مطابق با قطعنامههای بینالمللی» استقبال کرده و «در صورت تحقق این خواستهها، شاخه نظامی حماس منحل خواهد شد.»
الحیه، یکی از نمایندگان حماس در مذاکرات مبادله گروگانهای اسرائیلی و زندانیان فلسطینی است. او تصریح کرد، بهمنظور تشکیل کشور واحدی در غزه و کرانه باختری، حماس قصد پیوستن به «سازمان آزادیبخش فلسطین» را دارد.
این پیشنهاد در گذشته نیز از سوی برخی رهبران گروه حماس از جمله سنوار مطرح شده بود، اما توجهی به آن نشد.
بسیاری از تحلیلگران و مقامهای سیاسی تأکید دارند باید آتشبس برقرار شود تا امکان به نتیجه رسیدن مذاکرات وجود داشته باشد. استفان سژورنی، وزیر امور خارجه فرانسه، در ابتدای هفته جاری در این باره گفت: «مذاکرات درباره آتشبس در غزه در حال پیشرفت است. کارها رو به جلو است، اما شما همیشه باید در این بحثها و مذاکرات مراقب باشید. وضعیت غزه فاجعهبار است و ما به آتشبس نیاز داریم.»
هیئت حماس روز سهشنبه ۳۰ آوریل برای تکمیل گفتگوها و بررسی پیشنهاد آتشبس قاهره را ترک کرد و قرار است مجدداً با یک پاسخ مکتوب به مصر بازگردد.
جنبش حماس در نامهای به سایر گروههای مقاومت فلسطین اعلام کرد هیئت این جنبش به قاهره رفت و مذاکراتی درباره پیشنهاد اخیر آتشبس انجام داد. این هیئت به توضیحات و نکات میانجیهای مصری و قطری درباره جزئیات پیشنهاد اخیر گوش داد.
براساس گزارش رسانههای مصری هیئت حماس به ریاست خلیل الحیه شامگاه دوشنبه قاهره را ترک کرد. این رسانهها گزارش دادند هیئت حماس مجدداً با یک پاسخ مکتوب به قاهره بازمیگردد. دوشنبه سامح شکری، وزیر خارجه مصر از وجود پیشنهادی درباره آتشبس غزه خبر داد و از طرفهای فلسطینی و اسرائیلی خواست آن را بررسی کنند.
خبرگزاری رویترز نیز به نقل از یک منبع آگاه در مذاکرات اعلام کرد احتمالاً حماس به پیشنهاد تلآویو برای آتشبس چندمرحلهای که شنبه آن را دریافت کرده است، پاسخ بدهد. به گفته این منبع، این پیشنهاد شامل آزادی کمتر از ۴۰ اسیر در ازای آزادی فلسطینیها از زندانهای رژیم اسرائیل است. مرحله دوم نیز شامل یک دوره آرامش پایدار است. بعد از مرحله اول رژیم اسرائیل اجازه آزاد تردد بین شمال و جنوب غزه را خواهد داد و نیروهای این رژیم به صورت جزئی از نوار غزه عقبنشینی خواهند کرد.
روزنامه هاآرتص نیز نوشت یک هیئت اسرائیلی روز سهشنبه برای برگزاری مذاکرات با مسئولان مصری درباره خواسته حماس برای آتشبس کامل در غزه به قاهره میرود. محور مذاکرات این خواسته حماس است.
برخی منابع اسرائیلی مدعی هستند که سنوار از جمله مقاماتی در حماس است که شرایط پیشنهادی اسرائیل را کافی نمیداند. ماکور ریشون نوشته است سنوار «آماده شنیدن پیشنهاد توافقی که شامل توقف جنگ و خروج ارتش اسرائیل از غزه نباشد، نیست.»
منبع: روزنامه هم میهن
tags # حماس سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟